با گذشت۷۱ سال از اشغال سرزمین فلسطین و اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی که روز آوارگی هزاران فلسطینی از سرزمین خودشان بود، برآوردهای موجود از احتمال نبرد بزرگ در منطقه خبر میدهند.
به گزارش خبرگزاری انصار به نقل از تسنیم به نقل از پایگاه خبری العهد، مجمع عمومی سازمان مل متحد در تاریخ 20 نوامبر 1947 قطعنامه شماره 181 را مبنی بر تجزیه فلسطین اشغالی صادر کرد. رهبران عرب که دارای دولت مستقل بودند این تصمیم را نپذیرفتند؛ زیرا طبق این قطعنامه بیشتر بخشهای فلسطین به یهودیان داده شد. درحالی که آنها تنها 33 درصد از ساکنان این سرزمین را تشکیل میدادند و فقط 7 درصد از این کشور را به اشغال خود درآورده بودند. اما میزان ساکنان فلسطین در این منطقه 67 درصد بود. مناخیم بگین و اساحق شامیر نخست وزیران اسبق رژیم صهیونیستی نیز این قطعنامه را رد کرده و آن را غیر قانونی و باطل اعلام کردند. زیرا همه منطقه موعود ( که شامل کل فلسطین و شرق اردن بود) را تا ابد ملک یهودیان میدانستند، این سخن ترجمه سخن دیوید بن گوریون اولین نخستوزیر رژیم صهیونیستی بود که در سال 1938 در خلال نشست اجلاس یهودی اعلام کرد: هدف ما ایجاد یک دولت جدید در کل فلسطین است و نمی خواهیم با فلسطینیها شریک باشیم.
کشورهای عربی یک بیانیه تند ضد ایالات متحده و انگلیس صادرو اعلام کردند که چندین اردوگاه آموزشی برای داوطلبان فلسطینی در قطن نزدیکی دمشق برپا کرده و به دنبال ایجاد یک ارتش عربی تحت فرماندهی فوزی قاوقجی فرمانده جنبش آزادی بخش فلسطین هستند.
قطعنامه 181 تصمیم به پایان قیمومیت انگلیس بر فلسطین و تقسیم آن به سه نهاد جدید گرفت: یک دولت با هویت عربی به مساحت 11 هزار کیلومتر مربع و درواقع 42.3 درصد از مساحت فلسطین، یک دولت با هویت یهودی به مساحت 15 هزار کیلومتر معادل 57.7 درصد از مساحت این کشور و باقی ماندن قدس و بیت لحم و مناطق مجاور تحت اختیارات بین المللی.
لندن به این پیام اعتراض کرد و اعلام کرد که مسلح کردن فلسطینی ها و آموزش آنها یک عمل غیر دوستانه است، به دنبال این اعتراض دولت های عربی برای پاسخ به این موضع گیری انگلیس تصمیم گرفتند تا اردوگاه قطنه را تعطیل کرده و آموزش های نظامی و مسلح کردن داوطلبان را متوقف کنند. در عوض ارتش آزادیبخش فلسطین را مجهز کرده و 7 هزار و 700 سرباز را به خدمت گرفته و برخی را مسلح کنند.
این واکنش کشورهای عربی کافی بود تا صهیونیسم دست کمک به سوی انگلیس دراز کند تا اورا به مرحله بعدی برساند. خیلی طول نکشید که صهیونیست ها در 14 می 1948 در پاسخ به این اقدام کشورهای عربی اعلام موجودیت کردند که منجر به ایجاد روز نکبت در فردای آن روز یعنی 15 مه شد، روزی که بیش از 800 هزار فلسطینی از کشور خود اخراج شده و آواره کشورهای خارجی شدند. روز نکبت تاریخ تحقیر اعراب است.
71 سال از روز نکبت می گذرد و اکنون فلسطین کم اهمیت ترین دغدغه برخی رژیمهای عربی است و تنها تبدیل به یک بحران ادبی تکراری در بیانیههای کنفرانس های عربی شده است. هیچ یک از کشورهای عربی و موسسات حاشیه خلیج فارس و آفریقا متحد نیستند، بلکه دولتهای مخالف و دشمن هم هستند که از ابزارهای مختلف برای ضربه زدن به مقاومت استفاده میکنند.
درحال حاضر فلسطین به دو بخش تقسیم شده است: کرانه باختری و غزه، و میان تشکیلات خودگردان از یک طرف و جنبشهای مقاومت از طرف دیگر یک مانع بزرگ است که دیگر تلاشی برای اتحاد صورت نمی گیرد. در این شرایط سایر مردم فلسطین در جریان مبارزات قرار گرفته اند و بیش از شصت هفته است که هر جمعه پشت سرهم و خستگی ناپذیر و با وجود کشتار و زخم و اسارت باز هم راهپیماییهای خود را متوقف نمیکنند.
در گذشتهای نزدیک واشنگتن قدس اشغالی را به عنوان پایتخت صهیونیسم به رسمیت شناخته و در آن سفارت باز کرده و محاصره اقتصادی بر مردم فلسطین را تنگتر کرده است. رژیم اشغالگر هرروز مرتکب جنایات ، حملات و بازداشتهای روزانه میشود و هدف آن تسلیم فلسطین و اجبار آنها به پذیرفتن معامله قرن و فروش جغرافیا و تحریف تاریخ است.
این نکبتهای پی در پی با اشکال مختلف و حالتهای شدیدتر و سختتراست. اما مردم فلسطین که بیش از یک قرن است طعم راحتی را نچشیده اند، هرروز یک راه جدید برای مقاومت پیدا میکنند.
شهرها و اردوگاه های فلسطینی تبدیل به سنگرهای مبارزان مقاومت شدهاند که دشمن را به یک حالت فرسایش مستمر رسانده اند. به ویژه در نوار غزه که تبدیل به یک جبهه باز شده و هرگز آرام نمی گیرد. دشمن هنوز هم از جنگ 53 روزه غزه به عنوان طولانیترین و خشونتبارترین جنگ یاد می کند که صهیونیسم مجبور به توقف و عقب نشینی در برابر مقاومت شد.
مقاومت اسلامی فلسطین در جنگ سال 2014 حدود 5 هزار موشک و خمپاره به سمت سرزمین های اشغالی پرتاب کرد و گنبد آهنین در حفظ مواضع و شهرک های هدف گیری شده ناکام ماند و نتوانست بیش از 735 خمپاره را رهگیری کند.
هدف صهیونیسم در جلوگیری از پرتاب موشکها با عملیات وحشیانه محقق نشد، بلکه این امر تنها بعد از اعلام توقف و تعهدات رژیم اشغالگر مبنی بر رفع محاصره غزه و آزادی فلسطینیان حاصل شد. بر اساس نظر بیشتر تحلیلگران سیاسی و نظامی صهیونیستی ، رژیم اشغالگر دیگر نمی تواند نقاط مهم جنگ را تحت کنترل بگیرد و این مساله در مبارزات اخیر مقاومت در نوار غزه کاملا مشخص شد.
صهیونیسم نتوانست بیش از دو روز پرتاب موشک های مقاومت را دوام بیاورد تا اینکه وساطت های بین المللی و کشورهای عربی منجر به آتش بس شد. دشمن امروز تنها با جنبش حماس در مبارزه نیست، بلکه جنبش جهاد اسلامی نیز به آن پیوسته و رژیم صهیونیستی را دچار هزینه های سنگینی کرد. به طوری که مقاومت در جنگ اخیر 700 موشک در دو روز پرتاب کرد. مقاومت همچنین از موشکهای جدیدی رونمایی کرده که بارزترین آنها کورنت است که تانکها را به وحشت می اندازد، علاوه بر این هواپیماهای بدون سرنشین که در افزایش تنش های جنگی در زمین دشمن تاثیر زیادی دارند، دایره هدف گیری مقاومت به سمت بئرالسبع و تل آویو و هدف های بعدی را گسترش داد.
جنگ بزرگ در سرزمینهای اشغالی؟
هرچند دشمن صهیونیستی توانست در تفرقه اندازی فرهنگی و تاریخی میان دولت های عربی ازخود بیگانه به سمت فرهنگ غربی موفق شود، اما به وحدت سلاح فلسطین و قیام این ملت که به پیروزی حتمی خود ایمان دارد، کمک کرد. تجربه آزادسازی لبنان به عنوان الگویی است که تاثیرات آن در فلسطین و نیز سوریه و یمن دیده میشود. دبیرکل جنبش جهاد اسلامی در همین راستا گفته است که اگر جنگ اخیر در غزه چند ساعت ادامه مییافت، تلآویو و همه شهرکهای صهیونیستی موشکباران می کردیم. آنچه در غزه اتفاق افتاد مانوری بود برای آمادگی برای یک جنگ بزرگ است که آن را دور نمیبینیم.
انتهای پیام
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/11187
تگ ها: